جدول جو
جدول جو

معنی سبزه وند - جستجوی لغت در جدول جو

سبزه وند
(سَ زَ وَ)
شاخه ای از تیره بسحاق هیهاوند از طایفۀ چهارلنگ بختیاری. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بزه مند
تصویر بزه مند
بزه کار، گناهکار، خطاکار
فرهنگ فارسی عمید
(یَ وَ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری کوزران و یک هزارگزی راه فرعی کوزران. هوای آن سرد و دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوب، دیم، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، در تابستان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زِ وَ)
دهی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. دارای 115 تن سکنه. آب آن از سراب نیلوفر تأمین می شود. محصول عمده آنجا غلات و حبوب و برنج و چغندرقند و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زِ وَ)
دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زراب شهرستان سنندج با 250 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بَ زَ / زِ مَ)
گناه کار. ملامت پذیر. (ناظم الاطباء). اثیم. خطاکار. گنه کار. (آنندراج). عاصی. موزور. مذنب. مجرم. گنه کار. اثیم. (یادداشت بخط دهخدا) : و بنظر حقارت بدیشان نظر نکنی که بزه مند و گرفتار آیی. (تاریخ قم ص 212)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبزه وار
تصویر سبزه وار
چمنزار، علفزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزه مند
تصویر بزه مند
ملامت پذیر، گنهکار، مجرم، اثیم، خطاکار
فرهنگ لغت هوشیار